- خرمن مه
- کنایه از هالۀ ماه، خرمن ماه،
برای مثال آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق / خرمن مه به جوی خوشۀ پروین به دو جو (حافظ - ۸۱۴)
معنی خرمن مه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از هالۀ ماه، خرمن مه
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهورد، شایورد، شادورد، سابود
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهورد، شایورد، شادورد، سابود
جایی که خرمنها را برای کوبیدن در آنجا گرد کنند محل کوفتن خرمن
مراقب خرن: (بپا) خرمن
نگهبان خرمن که خرمن غله را می پاید
جایی که کشاورزان در آن جا غله خود را خرمن می کنند
قطعه زمینی سخت و هموار در کنار مزرعه که در آنجا گندم یا جو درو شده را به وسیلۀ خرمن کوب می کوبند تا کاه از دانه جدا شود